بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژیک و توپوگرافیک در الگوی استقرارگاهی محوطه‌های باستانی شرق استان مازندران
کد مقاله : 1125-COCDG1418 (R1)
نویسندگان:
افسانه اهدائی1، مهران مقصودی *2، حسن فاضلی نشلی3، سید محمد زمان زاده4، محسن میرمحمد مکی5، مجتبی یمانی2
1دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
2استاد/دانشکده جغرافیا، دانشگاه تهران
3استاد/دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران
4استاد دانشکده جغرافیا
5استاد/موسسه جغرافیا، دانشگاه هومبولت، برلین
چکیده مقاله:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش عوامل ژئومورفولوژیک و توپوگرافیک در توزیع و الگوی استقرارگاهی محوطه‌های باستانی شرق استان مازندران می‌باشد. در ابتدا، دو زیرحوضه‌ی آبخیز بهشهر _گلوگاه و نکا، تعیین و شناسایی شده و پس از تهیه نقشه‌ی ارتفاع، شیب و ژئومورفولوژی، توزیع261 دوره‌ی استقرارگاهی (از دوره‌ی فراپارینه سنگی تا دوره‌ی اسلامی) واقع در این زیرحوضه‌ها، نسبا به سه عامل فوق، مورد برررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که متراکم ترین بازه‌ی ارتفاعی در هر دو زیرحوضه، ‌ارتفاع مابین 0 تا 15 متری و متراکم ترین بازه‌ی شیب در زیرحوضه‌ی بهشهر _ گلوگاه، مناطقی با شیب 5 تا 10 درجه می‌باشد. مصون بودن از خطر آب گرفتگی ناشی از بالا آمدن سطح آب دریا به علت ارتفاع و شیب بیشتر و فاصله‌ی متناسب از منابع آب و خطر کمتر آبگرفتگی هنگام بارش‌های شدید و سیلابی، از دلایل تراکم بیشتر نقاط باستانی در این بازه‌ها می‌باشد. در زیرحوضه‌ی نکا، مناطقی با شیب 0 تا 3 درجه، متراکم ترین مناطق می‌باشند. فاصله‌ی بیشتر این مناطق نسبت به منابع آب و خطر کمتر آب گرفتگی به وسیله‌ی بالا آمدن سطح آب (در مقایسه با زیرحوضه‌ی بهشهر_ گلوگاه)، دلیل تمرکز بیشتر نقاط باستانی این زیرحوضه در این بازه می‌باشد. همچنین در هر دو زیرحوضه، مخروط‌افکنه‌ها، متراکم‌ترین لندفرم‌ محسوب می‌شوند. دسترسی به منابع با ارزش و تخریبی، سفره‌های آب زیرزمینی، آب مورد نیاز جهت شرب، کشاورزی و صنعت، شیب مناسب، حاصلخیزی و فاصله‌ی نسبی آن‌ها از چاله‌های انتهایی، طی دوران مختلف و در مناطق جغرافیایی متفاوت، سبب جذابیت مخروط‌افکنه‌ها جهت تشکیل استقرارگاه شده است.
کلیدواژه ها:
زمین باستان شناسی، الگوی استقرارگاهی، ژئومورفولوژی ، شرق استان مازندران
وضعیت : مقاله برای ارائه شفاهی پذیرفته شده است